خلاصه ای از جوزف بیویز
جوزف بیویز یک هنرمند آلمانی الاصل بود که از دهه 1950 تا اوایل دهه 1980 در اروپا و ایالات متحده فعال بود و با هنر بین المللی، هنر مفهومی و جنبش های Fluxus در آن دوران مرتبط شد. مجموعه متنوع آثار بیویز از رسانه های سنتی طراحی، نقاشی و مجسمه سازی گرفته تا هنر "عمل" فرآیند محور یا مبتنی بر زمان، که اجرای آن نشان می دهد که چگونه هنر می تواند زمانی که به موضوعات روانی، اجتماعی و/یا سیاسی میپردازد تأثیر شفابخشی را اعمال کند (هم بر هنرمند و هم بر روی مخاطب). بیویز به ویژه برای کارهایی که شامل چربی حیوانی و نمد است، دو ماده رایج - یکی ارگانیک، دیگری ساخته شده یا صنعتی - که معنای شخصی عمیقی برای هنرمند داشت، مشهور است. آنها همچنین نقوشی تکراری در آثار بودند که نشان می داد هنر، مواد رایج و "زندگی روزمره" فرد در نهایت جدایی ناپذیر هستند.
دستاوردهای او
بیویز یکی از شرکت کنندگان کلیدی در جنبش Fluxus دهه 1960 بود. در آن زمان، بسیاری از هنرمندان در آسیا، اروپا و ایالات متحده از سنت طولانی نقاشی و مجسمه سازی «قهرمانی» یا شی گرا (که اخیراً با اکسپرسیونیسم انتزاعی مشخص شده است) ناراضی شدند. چنین هنرمندانی که تا حدی تحت تأثیر تجربیات معاصر در موسیقی قرار داشتند، متوجه شدند که از تجاریگرایی حاکم بر دنیای هنر دور میشوند و از آیتمهای «پیدا شده» و «روزمره» برای خلق «اتفاقات» زودگذر، مبتنی بر زمان، هنر اینستالیشن ناپایدار و/یا استفاده میکنند. سایر رویدادهای عمدتاً عمل محور.
تقریباً از دهه 1950 تا اوایل دهه 1980، بیویز نشان داد که چگونه هنر ممکن است از تجربه شخصی سرچشمه بگیرد و در عین حال به ایدههای هنری، سیاسی و/یا اجتماعی جهانی (یعنی موضوعات روز) نیز بپردازد. این بخشی از معنایی است که از اجرای انفرادی او در سال 1965 به دست می آید، چگونه تصاویر را برای خرگوش مرده توضیح دهیم، که در آن مواد با اهمیت شخصی (یک پا پیچیده شده در نمد، گهواره حیوانی که اخیراً مرده است) به طور شاعرانه پتانسیل شفا را نشان می دهد. هنر برای بشریتی که به دنبال احیای خود و احساس امید مجدد در آینده است (باید به خاطر داشت که بیویس در دوره بلافاصله پس از جنگ به بلوغ رسید، زمانی که بسیاری از آلمانی ها به تازگی با بسیاری از جنبه های آسیب زا از گذشته اخیر خود کنار می آمدند).
بیویز، هم در تدریس خود و هم در آثار هنری «کنش» و مجسمهسازیاش، پیشنهاد کرد که «هنر» در نهایت ممکن است یک حرفه تخصصی نباشد، بلکه یک نگرش انساندوستانه یا روشی برای انجام زندگی در هر قلمرو روزانه باشد. فعالیت. در این راستا، آثار بیویس نشانه دوران جدیدی است که در آن هنر به طور فزاینده ای با تفسیر اجتماعی و فعالیت سیاسی درگیر شده است.
بیویز اغلب خطوط بین هنر و زندگی، و واقعیت و داستان را محو میکرد و پیشنهاد میکرد که آنچه فرد معتقد است «واقعیت» را تشکیل میدهد، بیش از هر تعریفی از واقعیت روزمره که بر اساس آن تعریف میشود، در مسائل مربوط به کنش انسانی، رفتار اجتماعی/سیاسی و خلاقیت شخصی اهمیت دارد. استانداردهای سنتی «هنجار بودن» یا کدهای اجتماعی به اصطلاح رفتار «مناسب».
بیوگرافی جوزف بیویز
دوران کودکی
جوزف بیویز در کرفلد، شهری کوچک در شمال غربی آلمان به دنیا آمد. او تنها فرزند تاجر Josef Jakob بیویز و همسرش Johanna Maria Margarete Hulsermann بود. این دو یک زوج کاتولیک معتقد از طبقه متوسط شمال راین-وستفالن بودند. تنها چند ماه پس از تولد بیویز ، خانواده به جنوب به شهر صنعتی Kleve نقل مکان کردند. بیویس بعداً در یک روایت غیرمستند به یاد آورد که وقتی در سال 1933، حزب کارگران آلمان ناسیونال سوسیالیست (یا حزب نازی) که اخیراً تأسیس شده بود، یک گردهمایی کتاب سوز در Kleve برگزار کرد (بیویس 12 ساله بود)، او از شعله های آتش کارولوس لینائوس Systema Naturae (1735) - یکی از پیشگامانه ترین آثار ادبیات علمی تاریخ. (در یک چرخش طعنه آمیز، بیویس خود به دلیل قانونی مجبور شد تا زمانی که نوجوان بود به جنبش جوانان هیتلر بپیوندد).
در طول تحصیلات اولیه بیویز در کلو، مربیان دبستان و راهنمایی او تمایل او را به طراحی و موسیقی شناسایی کردند. علاوه بر هنر، بیویس جوان در تاریخ، اساطیر، و علوم اجتماعی و طبیعی نیز استعداد نشان داد. اگرچه او در نهایت شغل پزشکی را انتخاب کرد، اما جاه طلبی بیویز زمانی کوتاه ماند که در سال 1941، او داوطلبانه خود را در نیروی هوایی آلمان یا لوفت وافه ثبت نام کرد (گفته می شود برای اجتناب از سربازی).
“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”